داستان عکاسی من از زنبور و گل شقایق

بهار 1400 شروع شده بود و من 2 عید نوروز  گذشته را به تنهایی گذراند به خاطر کرونا و خدا را شکر که در نوروز 1400 توانستم در روستای پدری کنار پدر و مادرم باشم البته تغییر دیگری هم نسبت به گذشته داشتم و این بود که مدتی برای یادگیری اصول اولیه عکاسی به کلاس های عکاسی رفته بودم و نوروز فرصتی مناسب برای تمرین عکاسی بود. اولین روز بعد سال نو، با دوربین به داخل باغ خانه پدری رفتم و سعی کردم چند سوژه برای عکاسی پیدا کنم یکی از آنها گلهای شقایق بود که در گوشه ای از باغ بطور خودرو رشد کرده بودند و زنبورهایی که اطراف گلها پرواز میکردند و هر چند لحظه یکبار روی یکی از آنها مینشستند و شهدشان را می‌کشیدند جای همه شما سبز، منظره زیبایی بود. تصمیم گرفتم که از زنبوری که روی یکی از گلها نشسته با توجه به آموزش کادربندی که در کلاسها دیده بودم عکس بگیرم اما 2 تا مشکل داشتم:

1. مشکل اول این بود که هنوز نمیتوانستم لرزش دستم را به صفر برسانم البته من لرزش دست ندارم ولی خب کمی استرس و اینکه دوربینم یک دوربین حرفه ای نبود و نور محیط هم به خاطر ابری بودن هوا کم کم بود باعث شد تا چند تصویر اول تار شود.
2. مشکل دوم این بود سرعت من به سرعت زنبورها نمی‌رسید حتی گاهی اوقات احساس میکردم نزدیک شدن من به گلها را احساس میکند و بلافاصله از روی گل بلند میشد و پرواز میکرد به همین علت دوربین را در زاویه دلخواه تنظیم کردم و مجبور شدم چند دقیقه بدون حرکت در همان موقعیت بایستم خیلی سخت بود (مخصوصا برای کسی که کم ورزش میکنه).

بالاخره عکس مورد نظرم را گرفتم. حالا بعد از مدت ها به این عکس ها نگاه میکنم و به این فکر میکنم که این تصاویر را در چه متن های بلاگ یا در صفحات تبلیغ نویسی چه محصولاتی میتوانیم استفاده کنیم. و به نتایج زیر رسیدم:

• اولین و واضح ترین مورد استفاده در نوشته هایی در مورد بهار و طبیعت میتوانیم از این تصاویر استفاده کنیم.
• دومین مورد استفاده در صفحات محصول عسل های طبیعی است.
• همچنین در زمانی که میخواهیم یک داستان سفر را تعریف کنیم و قصد داریم حس خوبی را به خواننده منتقل کنیم این داستان میتواند بخشی از داستان تجاری در صفحه محصول باشد و یا صرفا یک رویداد از صفحات بلاگ سایت.

یادمان باشد هر چقدر روی خلاقیت خودمان کار کنیم بیشتر میتوانیم ارتباط بین تصاویر و نوشته ها پیدا کنیم.